کــوشــیار
یادش بخیر کوشیار دخترانه
یادش بخیر....
یادش بخیر اون روزا که ما با رفقا تو حیاط اتراق میکردیم.
یادش بخیر اون شوخی هایی که با هم میکردیم.
کی فکرشو میکرد من و فاطی و آیلین،سه تا دوست جون جونی یه روزی از هم جدا بشیم.فاطی رفت"نیکان"که هنوزم که هنوزه نمیدونم کجاست و آیلین هم رفت تو یه کلاس 40 نفری مدرسه"اندیشه های شریف"منم اومدم اینجا"بهار دانش".
یادش بخیر اون صندلی شکستنهایی که مدیر هیچوقت نفهمید کاره کی بود
آره جدا خیلی یادش بخیر!
یادش بخیر اون التماسایی که واسه یه دقیقه دیر دادن امتحان می کردیم.
یادش بخیر وقتی با یکی از کله گنده های مدرسه دهن به دهن میشدیم و دو دقیقه بعدپشیمون میشدیم و بچه ها می گفتن "بی خیال تا سال بعد یادشون میره"
اما کی فکرشو می کرد که کوشـــــیار سال دیگه ای نداره....
کی باورش میشد اون کوشیاری که حرف اول و میزد حالا بسته شده....
یادش بخیر اون ورق های دوستی که بین دانش آموزا بود و حالا پاره شده و هر تکه از ورقهایِ دفتر کوشیار حالا توی یه دبیرستانه.....!.
دیگه واقعا یادش بخیر….
یاد اون عزیزی که رفت….
یادش بخیر اون آقای نیک روشی که دیگه بین ما نیست
همه میگفتن کوشیار دختران هنوزم قویه ......اون قوی بود اما.....
کی میدونست که دست سرنوشت صفحه لجبازی رو ورق زده وقراره کتاب کوشیار دخترانه واسه همیشه بسته بشه...!
هر موقع می خوایم این خاطرات تلخ رو فراموش کنیم صدامون میزنن:بچه های کوشیار بیاین باتون کار دارن!....
امّا من مجبورم که بگم:
خداحافظ نیمکت های کلاس مریم
خداحافظ کچ هایی که بی ملاحظه تموم میشدید.
خداحافظ مدیری که نگران حال ما بودی ....
و بالاخره......
خداحافظ به:
"کــــــــــوشیار دخترانه"
توسط:H.D.MOSIBAT.GIRL